دست غیب و توللی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 15 فروردين 1394
بازدید : 429
نویسنده : آوا فتوحی

شعرهاى توللى متأثر از بودلر است
عبدالعلى دست غيب
شعرهاى توللى ( به طور كامل متأثر از بودلر است ) ، وقتى مى گويد : ” برو اى مرد، برو چون سگ آواره بمير/ كه حيات تو به جز لعن خداوند نبود ! “ اين همان چيزى است كه بودلر مى گفت : گفت ( بودلر مى گويد شاعر ملعون ) . خيلى با مرگ بازى مى كند و خودزنى مى كند : جز مرگ كه يكتا در دروازه عمر است ، باقى همه ديواره ى دروازه نما بود. چون توللى كمى فرانسه مى دانست . به تقريب تم هاى بودلر را منعكس مى كند . درونمايه ى ديگر شعر او هم آزار جنسى است . بودلر با زن دو نوع مى توانست برخىرد كند يا خم بشود و روى زمين بيفتد و كفش زن را ببوسد و او را نيايش كند ؛ درست مثل اين كه در برابر خداست . يا اين كه شلاق به دست بگيرد و معشوقه را بزند .
توللى هم همين طور بود . من نمى خواهم بگويم خوب است يا بد . وقتى شعرهاى اواخر زندگى اش را بخوانيد متوجه مى شويد كه اين شاعر به شهوت و زن و اندام زن به صورت دل آزارى بر خورد مى كند.
توللى شاعر مدرن نيست ، نئو كلاسيك است و طنزش از شعرش قوى تر است ، ولى براى خود تغزلات و عالمى دارد . درباره ى عشق گنهكار كه تعبير مى كند ، عشق آلوده به گناه ، از خودش نيست . چون در ادبيات فارسى چنين چيزى نداريم . يعنى شاعر مطرود و ملعون نداريم مرغ باغ ملكوت بوده اند يا طوطى شيرين شكن و لسان غيب . كسى كه مثل رمبو مى گويد : به طور كامل و مطلق بايد مدرن بود .
يعنى چه ؟ يعنى تمام اعتبار تمدنى قرن ها را بريزيد دور . از كليسا تا فلسفه هاى كانت و هگل و ماركس گرفته تا هنجارهاى معتبر امروز ، همه را بريزيد دور . شاعر ، كاشف بزرگ ، ملعون بزرگ است و طعم همه ى زهرها را بايد بيازمايد . اين را آشفتگى و در هم ريزى طولانى همه ى حواس مى نامد . بودلر و رمبو شش دانگ عصيان پيشه و شورشگر بودند . توللى به اين مرز نمى رسد. بيشتر بر گلوى خود تيغ مى كشد . البته تغزلات لطيف هم دارد و اين عاشقانه هاى او متأثر از نظامى گنجوى ، سعدى و حافظ است :
در افتاده بر بازوانت به ناز
فروغى خوش از صبح نيلوفرى
فروغى دگر بر گريبان چاك
سبكرقص در كار بازيگرى
( نافه ، ٨٢ ، تهران ١٣٤١)

 

 





:: برچسب‌ها: عبدالعلی دست غیب , آوا رضایی , وب , رسانه , تلویزیونجامعه شناسی , ادبیات , تاریخ , منتقد , توللی , بودلد ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com