ابر بهار خاطرت بر سر شاخسار دل
جلوه ای از خیال تو میکشدم کنار دل
دست نیاز و اشک ما حلقه به درگه تو زد
بین چه شکسته در غمت قامت استوار دل
تا به سحر تیره شبان یاد توام در گذران
منظر دلکش تو و دیده بیقرار دل
راه ورود خاطرش بسته به روی یاد ما
از نظرش فتاده ام برسر کارزار دل
کشتی صبر و طاقتم رفت به گرداب غمت
سیل سرشک دیدگان برده زمن قرار دل
بدرقه ره تو شد قطره به قطره اشک ما
موج غمت فتاده بر ساحل انتظار دل
@ حمید رضائی
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,
:: برچسبها:
رضایی ,
حمید ,
,