موسوی در انتها، تفکر حافظ را پسارنسانسی دانست و ادامه داد: این وجه از کاری که او میکند، میتواند رویکردی جدی در فرهنگ ما ایرانیان باشد. به نظر میرسد رویکرد روادارانهی ما در قیاس با همسایگانمان برگرفته از این اندیشهی حافظ است. اندیشهای که حتا در جهت عکس اندیشه دیگر عرفای ما در جریان است. رابطه انسان با امر ماورایی در بستر آموزههای دینی و در کلام بسیار خشن میشوند. حتا در عرفان هم به همین گونه است، به این ختم میشود که انسان همواره باید در اندیشه گناهکار بودن زیست کند. دانته هم به همان دامچالهای فرو افتاده است که فقیهان پیش رویش گذاردهاند. رندی حافظ در این است که هرگز به این دامچالهها نمیافتد.
ادیبی، سخنران ديگر نشست ضمن زنده کردن یاد استاد مرتضی ممیز قولی از وی را بازگو کرد: گرافیک باید به گونهای باشد که که هم خواص با آن ارتباط برقرار کنند و هم عوام. نگاه ممیز باعث شد که من حافظ را جدیتر مد نظر داشته باشم. او چنین ویژگیای دارد. تفسیرهای تخصصی متعددی بر ابیات او میتوان نگاشت، در عین حال عوام هم میخوانند و از آن لذت میبرند. این ظرفیتیست که در او هست. از این رو به مبحث دیزاین در شعر حافظ فکر کردم. از این منظر مباحثی چون محتوا، ساختار ترجمه ناپذیری و بیان را در شعر او مد نظر قرار دادم. به اعتقاد من حافظ در پی بیان شخصی و به دنبال زیبا حرف زدن و القای پیام خود نبوده است. این رویکرد او بر من تاثیر به سزا داشت.
وی ادامه داد: حافظ از اندیشه و کلام دیگران چون سعدی استقبال و استفاده کرده است. لایههای درونی در شعر او بسیار زیاد است. در نگاه نخست تنها یک اتفاق ساده را ملاحظه میکنیم، اما در مراحل بعدی لایهها را یکی پس از دیگری کشف میکنیم. با دقت در اشعار او میتوان به دیزاین دست یافت. به عنوان مثال وقتی در یک رباعی تعدادی حرف «خ» وجود دارد تا به همه زمختی عاقبت به عبیرآمیز برسد، میتوان دالانهای تو در توی معماری ایرانی را تصور کرد. یا وقتی که در رباعی دیگر چهار عنصر را در کنار قرار میدهد میتوان به دیزاین دیگری دست یافت. شعر حافظ در من تاثیری به سزا داشته است.
ادیبی در انتها بر دستاوردهایش با تاکید بر نمونههای عملی و شرح جزئیات آنها اشاره کرد.ادامه......
:: موضوعات مرتبط:
حافظ/سعدی /مولانا ,
,
:: برچسبها:
حافظ ,
غزل ,
کلاسیک ,
سبک ,
,