ناشیانه مرا شلیک کن در شقیقه ی زمان
من ، راوی ِ انتظار ِ بیهوده ام در فرصت اشتیاق تو
من با هیچ ثانیه ای که رسیدن را زنگ می زند نسبتی نداشته ام
پر از دقیقه های جهنم ام
پر از ساعت های تکراری
که تو را ول می کند در اشک های شبانه ات
حوصله ات را با ساعت دیواریم تنظیم نکن
کوتاه مانده است دیواری که فرو ریخته در صبوری لحظه ها
خدای معجزه هم ، می لنگد
و من کافر شده ام به تمام کاسه ها که صبر بار زده اند
تو هم ایمانت را حراج کن
هیچ ثانیه ای زنگ نخواهد زد
تفنگ ِ هر چه بادابادَت را بردار
ناشیانه شلیک کن مرا در شقیقه ی زمان
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,
:: برچسبها:
بهروز عرب زاده ,
فیس بوک ,
,