- آیا ردیف شما عین و روایت نعل به نعل ردیفی بوده است که استاد مهرتاش تدریس میکرده است و یا اینکه این ردیف روایتی از ردیف مهرتاش است؟
من تمام آنچه (نزدیک به ۹۹درصد) که استاد گفته است را در این ردیفها لحاظ کردهام؛ البته این به معنای این نیست که در آن دخل و تصرف نکردهام. چرا که هرآنچه که من یاد گرفتهام - به جز ردیفهای ابتدایی آن- به صورت ذهنی بوده است و قاعدتا بعد از گذشت ۳۱ سال نمیتوانم ادعا داشته باشم که هرآنچه که در ردیف مهرتاش ارائه دادهام صددرصد مطابق با گفتههای استادم است. یعنی اینکه این ردیف نعل به نعل نیست.
از طرف دیگر باید این نکته را درج کنند که من ۲۰ سال شاگرد یک استاد (مهرتاش) بودهام و نزد استاد دیگری برای یادگیری نرفتهام. به همین دلیل میتوانم ادعا کنم حتی این تراوشات ذهنیام نیز برگرفته از ردیف مهرتاش باشد.
من در حال حاضر میتوانم از نوع ملودی یک آهنگ و بدون اینکه اسم آهنگساز را بدانم، بفهمم که این قطعه متعلق به استادم هست یا نه! جالب اینکه چندی پیش قطعهای با عنوان «از تو بگذشتم و بگذشتم با دگران» در رادیو اجرا شد که مجری اعلام کرد که این قطعه مربوط به فرامرز پایور است. من به رادیو زنگ زدم و گفتم که این قطعه مربوط به مهرتاش است و آنها ادعای من را رد کردند. بعد از اصرارهای فراوان من، آنها سراغ جعبه آلبوم رفتند و متوجه شدند که آهنگ متعلق به مهرتاش است.
- آقای منتشری با توجه به اینکه گفتید ردیف شما ردیف نعل به نعل نیست؛ آیا شخص دیگری هم میتواند روایتی از ردیفهای مهرتاش را دوباره منتشر کند؟
- اگر کسی پیدا شود که خوب بخواند و درست بخواند من که به نوبه خودم خوشحال میشوم اما آن شخص باید در حد و اندازه من باشد! و اینکه باید بدانیم آن شخص چند سال نزد استاد مهرتاش درس فرا گرفته است. با توجه به اینکه کلاسهای آقای مهرتاش رایگان بوده است آیا با یک دوره ششماهه یا دوساله میتوان ردیف منتشر کرد؟؟ البته اگر این اشخاص هنرمندانی چون محمدرضاشجریان، عبدالوهاب شهیدی و یا جمال وفایی باشند اصلا مشکلی نیست. کمااینکه زمانی که میخواستم این کار را منتشر کنم و با آقای شجریان مشورت کردم، وی گفت اگر شما این کار را نمیکردید اینها هم از بین میرفت.
از طرف دیگر ردیفخوانی یک قابلیت میخواهد. یعنی اینکه ردیفخوان هم باید آوازهخوان باشد و هم باید ردیف بداند. کسی که میخواهد ردیفهای مهرتاش را بخواند باید آواز شش دانگ داشته باشد و اینکه ردیفها را هم به طور کامل بداند؛ چرا که جنس تحریرهای مهرتاش را هر آوازهخوانی نمیتواند اجرا کند.
همچنین اگر کسی میخواهد ردیف مهرتاش را دوباره منتشر کند باید بدانیم که در وهله اول وی چند سال پیش استاد رفته و چند سال پیش اساتید دیگر!
- اغلب شاگردهای مهرتاش اعتقاد دارند که دستگاه راستپنجگاه و نوا که شما هماکنون آن را در ردیف ارائه دادهاید در ردیفهای مهرتاش موجود نیست و اینکهاصلا استاد مهرتاش اعتقادی به این دو دستگاه نداشتند!
- من ۲۰ سال نزد استاد مهرتاش بودم و باید بگویم ردیفهای پیشرفته وی را سهبار با سه شعر مختلف دوره کردم. من دستگاه راستپنجگاه و نوا را از خود استاد یاد گرفتم و به آن هیچ چیز جدیدی اضافه نکردم. این نکته را هم باید اضافه کنم که استاد مهرتاش در محافل مختلف این دو دستگاه را در قالب گوشههای پراکنده میخوانده و من آن را به صورت ذهنی ثبت کردهام.
با این حال استاد اعتقاد داشتند که دستگاه نوا و راستپنجگاه گزیدهای از دستگاههای دیگر است و لازم نمیدید که آنرا به هنرجویان مبتدی یاد بدهد.
دستگاه راستپنجگاه شامل چهار یا پنج گوشه اصلی نظیر درآمد، پروانه، روحافزا، نیریز و پنجگاه است و دیگر گوشهها نظیر قره چه در دستگاه شور، چکاوک در دستگاه همایون وراکها در دستگاه ماهور وجود دارد. در دستگاه نوا نیز چند گوشه اصلی به نام درآمد، گردانیه، نغمه و نیشابورک داریم که گوشههای دیگر مثلا بیات راجع در آواز بیات اصفهان، رهاب در آواز افشاری، عراق در دستگاه ماهور و حسینی در دستگاه شور اجرا میشود. خلاصه اینکهمن تمام اینگوشهها را که استاد به صورت پراکنده و به طور خصوصی به من درس دادهاند را جمعآوری کردهام و آن را جداگانه در قالب خودش منتشر کردم.
- جامعه باربد دقیقا از چه سالی تاسیس شده است و اینکه با یک نگاه کلی میتوانیم ارزیابی کنیم که اینجامعه وضعیت ناهمگونی را سپری کرده است؛ به طوری که از یکطرف از دل آن شاگردانی مانند علی نصیریان، عزتالله انتظامی بیرون آمده و در حوزه آواز کسانی مانند شما، شجریان، عبدالوهاب شهیدی و یا جواد وفایی به جامعه موسیقی معرفی شدهاند و از طرف دیگر شاهدیم در همین اصناف کلاسهای سطح پایین و آوازهای کابارهای نیز آنجا اجرا میشد، دلیل این همه ناهمگونی فرهنگی چیست؟ چرا جامعه موسیقی باربد به این وضعیت کشانده شد؟
- جامعه باربد از سال۱۲۹۸ با همفکری تعدادی از دوستان استاد مهرتاش راهاندازی شد و کار آنها به این صورت بود که به صورت ماهیانه از اعضای جامعه باربد حق عضویت گرفته میشد و نوازندگان به صورت دورهای در خانه اعضا کنسرت یا تاتر برگزار میکردند. این روال ادامه داشت تا اینکه در سال۱۳۰۵ جامعه باربد رسمیت پیدا کرد و برای اجرای تئاتر و موسیقی سالن اجرا میشدکه اولین کنسرتها در سالن سینما همای و یا سالن زرتشتیان برگزار شد. در این سالها تعداد اعضا زیاد شد و قرار شد که این موسیقی و تئاتر برای تمام مردم نیز اجرا شود. به همین دلیل استاد ملک احتشام السلطنه را با ماهی ۱۲هزار تومان اجرا کرد و در آنجا چون سن برای اجرا نبود، فقط محلی برای تمرین بود و برای اجرا از سالنهای دیگری مانند سینما شهرزاد و گراند هتل استفاده میشد.
استاد در سال۱۳۲۲ از اوقاف ملکی اجاره کرد و دیگر تئاترها آنجا اجرا میشد. این روند ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۲۶ وضعیت لاله زار بهم خورد و به جای اجرای تئاتر گروههای رقص از کشورهای عربی و ترکی برای اجرا به ایران میآمدند. بعد از آن بود که وضعیت لالهزار را که یک زمان به عنوان «مرکز هنر ایران» میشناختند بهم خورد و حتی سبک آدمهایی که به لالهزار رفتوآمد میکردند تغییر کرد. آن زمان در تئاتر تهران و پارس گروه حرکات رقص عربی و ترکی با بلیتی شبی۲۰۰ تومان برروی صحنه میرفت. آن زمان مدیر داخلی تئاتر تهران داریوش اسدزاده بود.
در همین راستا جامعه باربد نتوانست همپا با تئاتر تهران و پارس جلو برود و با اینکه تئاترهای جامعه باربد ملی بود و وزارت فرهنگ و هنر آن زمان به آن کمک میکرد اما دخل و خرجش به هم نمیخورد و هزینهها بسیار بالا بود.
این روند تا سال ۱۳۳۵ به صورت کجدار و مریض پیش رفت و بعد از آن سالنهای جامعه باربد اجاره داده شد و این روند تا سال ۱۳۵۷ بههمان و سبک وسیاق ادامه داشت.
با این حال استاد مهرتاش هر سال شب عید برای پرورشگاههای تهران کنسرت و تئاتری برگزار میکرد و از دوستانش که توانایی مالی دارند برای کمک به این پرورشگاهها دعوت میشدند.
منبع:
روزنامه آرمان
:: موضوعات مرتبط:
مطالب موسیقی ,
,
:: برچسبها:
مهرتاش ,
منتشری ,
,