صدای شکسته
دم غروب بود
ساز زن کنار آبادي نشست .
زمزمه اي کرد
حرفي گفت
زخمه غمي
بر تار غروب نواخت
پرنده گفت :
چرا آوازش بر نمي آيد
باد گفت :
صدايش شکسته است .
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,
:: برچسبها:
دکتر اسمائیل یورد شاهیان ,
استاد ,
دانشگاه ,
تبریز ,
تهران ,
ایران ,
ارومیه ,
,