دیدم تو خواب وقت سحـر شهزاده ای زریــن کمــــر نشستـه رو اســـب سفیـــد می اومـد از کوه و کمــــر (می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش)2 کاشکی دلم رسوا بشـه ، دریا بشـه ، این دو چشـم پر آبــم روزی که بختم وا بشه ، پیدا مبشه ، اون که اومدبه خوابم شهزاده ی رویـــــای من شایــــد تویــی اون کس که شب در خواب من آید تویی...آه........... از خــواب شیـرین ، ناگـه پریــدم ،دیگر نذیذم او را کنارم بخد جانم رسیده ، از غصه بر لب ،هر روز و هر شب ، در انتظارم به خـدا دیدم تو خواب وقت سحـر شهزاده ای زریــن کمــــر نشستـه رو اســـب سفیـــد می اومـد از کوه و کمــــر
درما ن اعتیاد به شیشه تنها از طریق درمان مشاوره ای و درمان علامتی امکان پذیر است درمان مشاوره ای یعنی بیمار باید هفته ای 2 تا 3 جلسه تحت مشاوره قرار بگیرد و از این طریق هم درباره بیماری خود به اطلاعات صحیح و جامعی دست پیدا کند و هم مهارت هایی را آموزش ببیند که قبلا فاقد آنها بوده است . مجهز شدن به انواع مهارتها ی روانی، اجتماعی، به بیمار کمک می کند تا برانگیزاننده ها و کلاٌ شرایط پر خطر را شناسایی کرده و برای جلوگیری از وسوسه راهکارهای مقابله ای را یاد بگیرد . مهارتهای جلوگیری از وسوسه و راهکارهای مقابله با وسوسه در درمان شیشه شاید از مهمترین راهکارها در درمان باشد.
درمان علامتی شامل ، درمان علائمی است که در بیمار بعد از ترک مصرف شیشه ظاهر می شود. علائمی مانند انواع تیکها، بیقراری، اضطراب، افسردگی ، سردرد ، اختلال خواب و ...... که توسط روانپزشک با تجویز حداقل دارو کنترل می شود تا هم بیمار از پتانسیل خود برای استفاده نماید و هم مشکلات بیمار خللی در درمان ایجاد ننماید.
درمان به شیوه ماتریکس ، درمانی روانشناختی همراه با مداخلات ظریف و شامل جلسات متعدد مشاوره برای بیمار و خانواده است که هم بیمار و هم خانواده را در پیمودن مسیر درمان یاری می دهد . ماتریکس شامل یک تعهد درمانی برای بیمار و خانواده است که طی آن بیمار و خانواده اش متعهد می شوند که در جلسات حاضر شده و درمانهای رفتاری، شناختی، و ..... , و همینطور تستهای هفتگی را که روانشناس و روانپزشک در نظر گرفته اند را انجام دهند . جلسات ماتریکس از 12 تا 20 جلسه در نظر گرفته می شود .
دو هفته اول بعد از قطع مصرف، زمان ظهور علایم روانی ترک محسوب می شود در ترک مواد محرک بویژه شیبشه علایم بیشتر روانی است و علایم جسمانی کمتر دیده می شود . علائمی روانی مانند پرخوابی، کلافگی، بی رمقی، بی حوصلگی ، وسوسه، تحمل پایین ، تحریک پذیری، عصبانیت و ... را بیمار در دو هفته آغازین درمان تجربه می نماید. بعد از دو هفته اول وضعیت و شرایط عمومی بیمار بهتر می گردد و بیمار در این مرحله واجد احساس کاذب بهبودی می شود ، حتی خانواده نیز این تغییرات را حس کرده و گاهی در این مرحله بیمار و خانواده از روند درمان خارج می شوند و به اشتباه فکر می کنند که دیگر نیازی به ادامه ندارند. این احساس بهبودی در انتهای هفته چهارم از بین میی رود . چهار هفته اول اصطلاحاٌ مرحله ماه عسل نامیده می شود.
بعد از ماه اول و با شروع هفته پنجم بیمار دچار علائم ناخوشایندی می شود که این علائم بسته به مقدار مصرف و طول مدت مصرف و نوع مصرف متفاوت است این مرحله دیوار نام دارد که مدت آن تقریبا 3 تا 5 ماه طول می کشد . بیماران زیادی در این مرحله از درمان خارج شده و بیماریشان بازگشت می کند. اما بیمارانی که مواد مصرف نکرده و به پرهیز خود ادامه داده اند به مغز خود فرصت بهبودی داده و کم کم علائم وسوسه و دیگر علائم روانی از بین می رود و حال بیمار رو به بهبودی می رود و توانا یی بیمار برای حفظ پاکی خود هر روز بیشتر می گردد.
در این جلسه که مقدمه ای است برای شروع جلسات درباره مفهوم درست اعیتاد با بیمار و خانواده صحبت می کنیم و در همین جلسه سعی می کنیم با مصاحبه انگیزشی نگرش خانواده را درباره اعتیاد، معتاد و مواد مخدر و آسیبهای وارد شده به مغز تغییر و یا اصلاح کنیم و قرار نیست نظر شخصی خودمان را به بیمار و خانواده اش تحمیل نماییم و در همین مرحله نخست درباره درمان به روش ماتریکس و جلسات درمان و هزینه درمان برای آنها توضیحاتی می دهیم و سپس بعد از اعلام رضایت خانواده و بیمارو امضای فرمهای مخصوص درمان ، منشی کیلینیک برنامه جلسات مشاوره را تنظیم کرده و به رویت بیمار و خانواده می رساند. و جلسه بعدی که اولین جلسه محسوب می شود در واقع درمان قع درمان آغاز می گردد.
در ابتدا باید بگویم که شما در ماتریکس تقریبا میشود گفت که شما هیچ گونه سرمایه گذاری نمی کنید .
به هیچ سایتی پول نمی دهید . پس فکر کلاهبرداری را از سرتان بیرون کنید و این مقاله را تا آخر بخوانید تا شیر فهم شوید .
ماتریکس یک سیستم زیرمجموعه گیری می باشد که درآن تمامی افرادی که عضو می شوند سود می کنند. به یک اندازه . شاید با شنیدن کلمه ی زیرمجموعه گیری این گونه به نظر بیاید که این سییستم همان نام جدیدی برای سیستم هرمی و کلاهبرداری می باشد . ولی اگر این مقاله را تا آخر بخوانید فرق آن ها را خواهید دانست .
اما نحوه ی کار این سیستم :
در سیستم ماتریکس لول های مختلفی وجود دارد . معمولا ماتریکس ها ۴ – ۸ لول دارند و در چندین مرحله تکرار می شوند .
لول ۱ :
خوب چون می دانم شما به دنبال کسب درآمد هستید در مورد اجناس و خدماتی که سایت در هر لول به شما می دهد حرفی نمی زنم.
در ابتدا شما با پرداخت هزینه ای معمولا ۱٫۵ دلار تا ۵ دلار (بسته به نوع سیستم) خود را به لول یک ارتقاء می دهید .با این کار شما توانایی کسب درآمد از ۲ یا ۴ نفر بسته به نوع ماتریکس را به دست می آورید . این تنها پولی است که شما هزینه می کنید . و آن را هم به سایت نمی دهید . و معمولا در همان لول ۱ یا ۲ پول خود را برمی دارید و با سودتان ادامه خواهید داد . من در اینجا ماتریکسی را توضیح خواهم داد که محدودیت ۲ زیرمجموعه را در لول ۱ دارد . ماتریکس تیم ورک
خوب این ۲ نفر که در اول جذب کرده اید و در لول ۱ شما قرار دارند فقط هزینه آپگرید آنها به لول ۱ را به حساب شما مستقیما واریز می کنند. به حساب پرفکت مانی . برای مثال هر کدام ۵ دلار . مانند نحوه ی کار ماتریکس تیم ورک . حالا شما ۲ نفر خود را جذب کردید و ۱۰ دلار در حساب دارید . حالا دیگر شما نمی توانید زیرمجموعه مستقیم دیگری جذب کنید . هر فردی را که جذب کنید به ۲ نفر پایینی تان می رسد .یعنی زیر مجموعه ی آنها می شود. ۲ نفر زیرمجموعه ی شما ۴ نفر را جذب خواهند کرد .این ۴ نفر در لول ۲ شما قرار می گیرند.
این چهار نفر در ابتدا مثل شما ۵ دلار را به بالا سری های خودشان می دهند و به لول ۱ خود را ارتقا می دهند. شما برای اینکه از این چهار نفر کسب درآمد کنید باید به لول ۲ آپگرید کنید . و وقتی از این ۴ نفر کسب درآمد می کنید که آنها به لول ۲ آپگرید کنند .یعنی زمانی که مثل شما هر کدام ۲ زیرمجموعه گرفته باشند . از هرکدام ۱۰ دلار یعنی ۴۰ دلار به دست می آورید. که از این ۴۰ دلار ۲۰ دلار را برای ارتقا به لول ۳ خواهید داد . با ابن شکل همه سود می کنند و پول فقط به یک نفر نمی رسد . اما در لول ۳ شما توانایی کسب درآمد از ۸ نفری که ۴ نفر موجود در لول ۲ شما گرفتند را پیدا می کنید . اما چگونه .؟
این ۸ نفر در ابتدا ۵ دلار به افرادی که در لول ۲ شما هستند پرداخت می کنند .و ۱۰ دلار هم که برای ارتقا به لول ۲ به کسانی که در لول ۱ شما هستند پرداخت می دهند . و اما زمانی که آماده ارتقا به لول ۳ باشند پول واریزی آنها برای ارتقا به لول ۳ به شما می رسد . ۸ نفر نفری ۲۰ دلار که می شود ۱۶۰ دلار و از آن باید ۵۰ دلار برای ارتقا به لول ۴ بدهید .شما در هر لول که افرادی دارید فقط زمانی از آنها کسب درآمد می کنید که آنها نیز به اندازه ی شما ارتقا یافته باشند. . به همین دلیل ماتریکس هیچ شباهتی به سیستم های هرمی و کلاهبرداری ندارد. حال در لول ۴ شما زیرمجموعه های آن ۸ نفر لول ۳ خود را خواهید داشت . یعنی ۱۶ نفر . و وقتی این ۱۶ نفر نیز مثل شما توانستند به اندازه ی شما پیش رفت کنند و وقتی به لول ۴ خود ارتقا دهند از هر کدام ۵۰ دلار نصیب شما خواهد شد . یعنی ۸۰۰ دلار
آنها نیز آن ۵۰ دلار را از ۱۱۰ دلاری که سود کرده اند می دهند. یادتان باشید که شما به این ۸۰۰ دلار بدون صرف حتی ریالی رسیده اید .
این سیستم به گونه ای است که همه وهمه با هم و برای پیشرفت هم تلاش می کنیم .و مطمئنم که گرفتن ۲ نفر برای همه با این آموزش کاملی که در این سایت گذاشته ام آسان تر از آب خوردن است .
و از طرفی من و دوستانی که سایت داریم قطعا می توانیم خیلی خلیلی بیشتر از ۲ نفر زیرمجموعه بگیریم .که طبق آنچه گفته شد این افراد بین زیرمجموعه ها تقسیم می شود.
و اما ادامه ی ماتریکس. کار اینجا تمام نمی شود . این ماتریکس یکبار دیگر تکرار می شود.
در ماتریکس جدیدی که تکرار می شود لازم نیست اعضای جدیدی بگیرید . وقتی شما از هر چهار لول خودتان کسب درآمد کردید , ۱۰۰ دلار از آن ۸۰۰ دلار سود خود را برای ارتقا به ماتریکس بعدی خواهید داد .
در ماتریکس بعدی مانند مانند ماتریکس اولی با ۱۰۰ دلار به لول ۱ ماتریکس بعدی ارتقا می بابید . در لول ۱ خود دونفر و جود دارد . همان دو نفری که در لول ۱ ماتریکس اولی بودند. شما زمانی از این ۲ نفر کسب درآمد خواهید کرد که آنها نیز مانند شما به ماتریکس بعدی برسند و به لول یک آن ارتقا دهند. به این ترتیب افراد لول ۲ ماتریکس اولی لول ۲ ماتریکس دومی می شوند و لول ۳ به ۳ تازه و همینطور لول ۴ به لول ۴ ماتریکس های بعدی تبدیل می شود.
پس از تمام شدن تمام مراحل دو باره آنهایی که ماتریکس را یکبار تمام کرده اند ثبت نام می کنند و زیر مجموعه ی آخری ها می شوند و باز این چرخه ادامه پیدا می کند.
اما یک سوال متداول که از من پرسیده می شود این است که اگر یک شاخه فعالیتش کمتر از دیگری باشد چه می شود ؟
خوب هیچی از یکی دیرتر کسب درآمد می کنید . مثلا من الآن به ماتریکس بعدی رسیده ام و به لول ۱ آن ارتقا داده ام. خوب امکان دارد از آن دونفر یکی زود تر به این مرحله برسد و آپگرید کند و دیگری کمی دیر تر . در این سیستم کمکاری بعضی ها با پرکاری بعضی ها مثل من من و سایر دوستان تکمیل می شود. ساختار سایت به گونه ای است که اگر من ۲ نفر بیشتر بگیرم بین کسانی که ندارند توزیع می شود. در ضمن انتظار نداشته باشید با دست روی دست گذاشتن شما ماتریکس در یک هفته ۴ لول پیشرفت کند . باهم تلاش می کنیم و به هم کمک می کنیم تا پیشرفت کنیم .
و بازهم اگر سوال یا تردیدی دارید در قسمت نظرات بیان کنید تا دیگران نیز بتوانند پاسخ سوالات احتمالی خود را بیابند . ما در این سایت با ۳ سیستم ماتریکسی کار می کنیم . توصیه می کنم هرچه زودتر عضو شوید و فعالیت کنید . و اگر هم به نظر خود استادتان این سیستم را کلاهبرداری می دانید در قسمت نظرات بیان کنید تا جوابی دندان شکن بدهم .
پوریا ناظمی: در سال 1999/1378 برادران واچوفسکی فیلمی را روانه پردههای سینما کردند که به پدیدهای سینمایی بدل شد؛ داستانی پیچیده، نمادین و سرشار از سرنخها و عناصری که قابلیت تاویلهای متعددی را فراهم میکرد. در آستانه آغاز هزاره جدید، تخیل خالقان ماتریکس در حالی که سوالهای قدیمی را دوباره تکرار می کرد مردم را به گونهای جدید به تفکر درباره مسایل مهم اطرافشان دعوت میکرد. واقعیت چیست؟ ما کجا زندگی میکنیم؟ معنی زندگی چیست؟ مرز توهم و واقعیت کدام است و ... . تعداد نقدهای فلسفی، جامعهشناسانه و رمزگشاییهایی که در باره این فیلم نوشته شده است شاید از تعداد نقدهای سینمایی آن پیشی گرفته باشد. ماتریکس به سرعت به بخشی از فرهنگ عامه بدل و حتی الهامبخش برخی از حرکتهای اجتماعی شد. داستان این فیلم به شدت تحت تاثیر دیدگاهها و فلسفههای مختلف شرق و غرب قرار داشت و از نظر سینمایی نیز نوآوری بزرگی به شمار میرفت. شیوههای فیلمبرداری در این فیلم به گونه چشمگیری متحول شد و جلوههای ویژه جدیدی برای نخستین بار بر پردههای سینما در مقابل چشم بینندگان قرار گرفت. دو دنباله دیگر بر این فیلم ساخته شد و همچنین مجموعهای از فیلمهای کوتاه انیمیشن به طور مستقل داستانهایی در حاشیه این روایت را به تصویر کشید. اما در بین همه اینها اولین ماتریکس بود که موج بزرگ را ایجاد و چنان تاثیر شگفتی را خلق کرد. داستان فیلم
داستان ماتریکس اما شاید کمتر شبیه به علمیتخیلیهای رایج باشد. فیلم، داستان زندگی کارمند سادهای را روایت میکند که زندگی دوگانهای دارد. او روزها کارمند یک شرکت بزرگ و خوشنام است و شبها تبدیل به هکری زبردست میشود. او در جهان زیرزمینی هکرها خبرهایی از موجودیتی به نام ماتریکس شنیده است؛ ماهیتی مرموز که بر زندگی افراد تسلط دارد. روند رویدادهای بعدی باعث میشود تا او با واقعیت حاکم بر جهانی که در آن زندگی میکند آشنا شود. شایعهها درست است. همه شهروندان درون یک شبیهسازی رایانهای زندگی میکنند. آنها سالها قبل نبردی را با ماشینهای هوشمند باختهاند و اینک آن ماشینها از انسانها به عنوان منابع تولید انرژی الکتریکی استفاده میکنند. آنها در شرایط نوعی خواب مصنوعی قرار دارند و ماشینها از فعالیتهای مغزی آنها انرژی کسب میکنند و برای اینکه فعالیت مغزی آنها برقرار بماند، الگوی شبیهسازیشدهای را در ذهن آنها اجرا میکنند؛ واقعیتی مجازی مانند یک خواب پیوسته و دایم. در این بین گروهی از نیروهای مقاومت به دنبال ناجی وعده داده شدهای هستند که پیشبینیها از توان او مبنی بر نابود کردن ماتریکس سخن گفته است و یکی از فرماندهان نیروی مقاومت اعتقاد دارد که این فرد همین هکر جوان است. آنها او را از ماتریکس جدا کرده و به دنیای واقعی میآورند که اگرچه واقعی است اما به زیبایی و دلفریبی و چشمگیری دنیای واقعی نیست. همین دشواری دنیای واقعی است که باعث شده برخی از افراد دنیای آزاد واقعی بخواهند به همان رویای شیرین بازگردند.
دنیای الکتروشیمیایی مغز ایده ماتریکس و دنیای شبیهسازیشدهای که ما در آن اسیر هستیم آن قدر غیر واقعی به نظر میآید که شاید تنها راه مواجهه با آن تفسیر نمادین باشد ولی واقعیت این است که این دنیای ترسناک و عجیب و غریب چندان هم غیر واقعی نیست. واقعیت این است که هرآنچه ما از جهان اطرافمان درک میکنیم، از رنگها، چهرهها، طعمها، درد و شادی و غم و عشق و نفرت و ... خلاصه هر آنچه از جهان میبینیم و درک میکنیم تنها به واسطه عملکردهای الکتروشیمیایی موجودی شگفتانگیز به نام مغز است. بدن ما در واکنش با محیط اطراف نقش حسگرهایی را بازی میکند که دادههایی را به مغز میفرستد و مغز آنها را تفسیر و معنی میکند. اگر به هر دلیلی تغییری در فرآیند عملکرد مغز ما رخ دهد تمام درک ما از محیط نیز تغییر میکند، احساسات متفاوتی را تجربه میکنیم و چیزهای متفاوتی را میبینیم که دیگران نمیبینند. (کسانی که داروهای توهمزا مصرف میکنند، عملا مغز خود را در چنین شرایطی قرار میدهند) بدین ترتیب اگر بتوان عملکرد و روش کار مغز را به طور دقیق شناخت این امکان وجود دارد که بتوان با دستکاری در بخشهایی از آن درک محیط اطراف را تغییر داد. در سال 2006/1385 گروهی از عصب شناسان پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) به سرپرستی دکتر استکی نتیجه تحقیقی را در مجله نیچر منتشر کردند که در برخی از رسانهها از آن به عنوان دروازهای به دنیای ماتریکس نام برده شده بود. این گروه در تلاش برای درک نحوه عملکرد مغز برای تشخیص چهره از اشیا دیگر، میمونهایی را تربیت کردند که هر بار چهرهای به آنها نشان داده میشد، حرکت ویژهای را انجام میدادند (و در مقابل آن به خاطر تشخیص درستشان جایزهای دریافت میکرند) این دانشمندان پس از تربیت کردن میمونها به تحریک بخشی از مغز آنها پرداختند که به نظر میآمد وظیفه تشخیص چهره را بر عهده دارد. در این شرایط زمانی که اشیایی غیر از چهره به آنها نشان داده میشد آنها آن را به شکل یک چهره درک میکردند. این تحقیق البته در آینده ممکن است باعث بروز پیشرفتهایی در زمینه درمان نابینایی و همچنین رشد سیستم تشخیص بینایی در روباتها شود؛ اما در ذات خود، نشان از امکانپذیری دنیایی داشت که در آن عملکرد مغز قابلیت برنامهریزی و دست کاری شدن را دارد. گروهی از محققان حتی به طور افراطیتری به بررسی امکان واقعی بودن دنیایی مانند ماتریکس پرداختهاند و چند ماه پیش در باره امکان منطقی وجود ساختاری شبیهسازی شده که همه حیات را در خود گرفته باشد سخن گفتهاند. اما واقعیت این است که این روزها داستان ماتریکس به گونه دیگری نیز در حال واقعیت پیدا کردن است. در این فرآیند نه دستکاری بر مغز ما انجام شده و نه ما در شبیهسازی دیگران زندگی میکنیم بلکه این توسعه شخصیسازی فعالیتهای آنلاین است که تقریبا همه حوزههای زندگی ما را در بر گرفته و با تحمیل روزافزون خود به ما، عملا ما را از دنیای واقعی جدا میکند و باعث میشود روایتهای شخصی از جهان اطراف به دست بیاوریم. در سالهای اخیر در سراسر جهان وابستگی به شبکههای ارتباطی و شبکههای اجتماعی بیشتر شده است. اکنون بسیاری از مردم وقت بیشتری از زمان معاشرتهای اجتماعی خود را در شبکههای اجتماعی میگذرانند. خبرها را از طریق وبسایتها و یا اپلیکیشنهای قابل تنظیم و یا شخصیسازی دنبال میکنند و در برخی از کشورها فرایند خرید آنلاین از خرید سنتی در حال پیشی گرفتن است. مساله اینجاست که در چنین فضایی شما اگر از صدای دیگری در شبکهای اجتماعی خوشتان نیاید، وی را مسدود میکنید. در هنگام استفاده از اپلیکیشنها و وبسایتهای خبرخوان سلیقه خودتان را برای سیستم تعریف میکنید و سیستم به تدریح تنها خبرهایی را جمع میکند که شما علاقهمند به مطالعه آنها هستید و این یعنی بخش عمدهای از خبرهای بیرون از دست شما در میرود. حتی تبلیغات هوشمند باعث میشود پیشنهادهایی به شما ارایه شود که با نیازها و همچنین سطح توان مالی شما سازگاری داشته باشد. بدین ترتیب به نظر میرسد حداقل برای برخی از مردم این داستان در حال اتفاق افتادن است که بخش عمدهای از زندگی خود را در جهانی شخصیسازی شده سپری میکنند و یا در آینده نه چندان دور خواهند کرد، دنیایی که اگرچه بخشی از واقعیت است اما با همه واقعیت تفاوت دارد. فیلم ماتریکس یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای علمیتخیلی است، فیلمی که هنوز هم بعد از دیدن آن میتوانیم مدتی طولانی به فکر فرو رویم و بهانهای پیدا کنیم برای مطالعه و فکر کردن بیشتر درباره جهانی که در آن زندگی میکنیم.