عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 14 ارديبهشت 1396
بازدید : 1477
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : یک شنبه 21 آذر 1395
بازدید : 731
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : یک شنبه 21 آذر 1395
بازدید : 527
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : یک شنبه 21 تير 1394
بازدید : 506
نویسنده : آوا فتوحی

دیدم تو خواب وقت سحـر
شهزاده ای زریــن کمــــر
نشستـه رو اســـب سفیـــد
می اومـد از کوه و کمــــر
(می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش)2
کاشکی دلم رسوا بشـه ، دریا بشـه ، این دو چشـم پر آبــم
روزی که بختم وا بشه ، پیدا مبشه ، اون که اومدبه خوابم
شهزاده ی رویـــــای من شایــــد تویــی
اون کس که شب در خواب من آید تویی...آه...........
از خــواب شیـرین ، ناگـه پریــدم ،دیگر نذیذم او را کنارم بخد
جانم رسیده ، از غصه بر لب ،هر روز و هر شب ، در انتظارم به خـدا
دیدم تو خواب وقت سحـر
شهزاده ای زریــن کمــــر
نشستـه رو اســـب سفیـــد
می اومـد از کوه و کمــــر



:: برچسب‌ها: ترانه , شعر , شهزاده رویا , سحر , اسب سفید , آتش , شیرین , ,
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 476
نویسنده : آوا فتوحی

 

هنوزم چشمای تو مثل شبای پرستارست

هنوزم دیدن تو برام مثل عمر دوبارست

هنوزم وقتی میخندی دلم از شادی میلرزه

هنوزم با تو نشستن به همه دنیا می ارزه

اما افسوس تورو خواستن دیگه دیره دیگه دیره

اما افسوس با نخواستن دلم آروم نمیگیره نمیگیره

تا گلی از سر ایوون تو پژمرد و فروریخت

شبنمی غم زده از گوشه ی چشمای من اویخت

دوری بین من و تو دوری ماهی و دریاست

دوری بین من و تو دوری ماه و تماشاست

 

 



:: برچسب‌ها: ستاره , دریا , ماه , عمر , چشم , دنیا , ترانه , قدیم , گل , شبنم , ,
تاریخ : دو شنبه 27 آبان 1392
بازدید : 1080
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "تنهایی محض" از شاعر "بابک شهبازی" این جام
پر از بوی نفست
مانده بر کنار میز
و مدام
ذهن لحظه ها را
پر از مستی و اندوه و گریه می کند

شب
سراسر ِ خاطره را بلعیده
و نگاه روشن تو
خیال ِ شفاف و محض ِ تنهایی است
نگاه روشن تو

شب
حالا یکسر رفت و آمد ترانه و ترانه است
کلمه ها هر گوشه ی اتاق
نگاهم می کنند
و من جایی ندارم
برای پنهان شدن
برای گریختن از گفتگو!

دلم می خواهد
برایت دوباره جام را پُر کنم
همین.
دلم فقط همین را می خواهد

خستگی آرزوی آزادی
خستگی فلسفه و آن دروغ هایی
که تمام حقیقت های ساده را
اسید وار
سوزاندند
دروغ هایی که چشم دیدن ِزندگی را ندارند
و وعده های بزرگشان
کوچکترین بهانه های زیستن را
مسلول می کند
دیگر هیچ قله ی بلندی را فتح نمی کنند

چه کوچک بودم
که به وعده ای رنگین
تو را از کنارم بُردند
چه کوچک بودم
که هیچ را لمس می کردم و لذت می بُردم
و تمام حرف های شوهران ِشاهدُخت های غمگین را
پذیرفتم
و اوهام ها را با هجوم و تصاحب
قبله ام کرده اند!
چه کوچک بودم
و تو می دانستی
کوچک بودم.

دلم می خواهد
برایت دوباره جام را پُر کنم
همین
و همین

و باز این بوی نَفست
که حالا سرد و تلخ ِ تلخ است
چهره ی بی حالتم را
منقبض کند
و باز
این بوی نفست
که حالا تلخ ِتلخ است
ذره های
کوچک تنهای ام را
نوازش کند
ذره های کوچک ِ تنهایی محض را.



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعر نو , سایت , بابک , شب , ترانه , جام , ,
تاریخ : دو شنبه 1 مهر 1392
بازدید : 1035
نویسنده : آوا فتوحی

  

قطعه

"قطعه" شعری است که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع دوم تمام

ادبیات آن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است.

......................الف///////// ...................... ب
...................... ج ////////// ...................... ب
...................... د ////////// ...................... ب

قطعه را بیشتر در بیان مطالب اخلاقی و تعلیمی و مناظره و نامه نگاری بکار می برند.

قدیمی ترین قطعه ها مربوط به ابن یمین است و از بین شاعران معاصر پروین

اعتصامی نیز بیشتر اشعارش را درقالب قطعه سروده است.

پروین اعتصامی مناظره های زیادی در قالب قطعه دارد از قبیل مناظره نخ و سوزن، سیر و پیاز و ......

شکل تصویری قطعه به شکل زیر است:



علت اسم گذاری قطعه این است که شعری با قالب قطعه مانند آن است که از وسط یک

قصیده برداشته شده باشدو در واقع قطعه ای از یک قصیده است.

نشنیده ای که زیر چناری کدوبنی ----- بررست و بردمید بر او بر، به روز بیست

پرسیدازچنار که توچند روزه ای؟ ----- گفتا چنار سال مرا بیشتر ز سی است

خندید پس بدو که من از تو به بیست روز ----- برتر شدم بگوی که این کاهلیت چیست؟

او را چنارگفت که امروز ای کدو ----- باتو مراهنوز نه هنگام داوری است

فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان ----- آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست!!!

(انوری)
 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: شعر , شاعر , قطعه , غزل , ترانه , تصنیف , نو , کلاسیک , سپید ,

تعداد صفحات : 124
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 124 صفحه بعد


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com