شعر "خزان من" از شاعر "نسیم افتخار"
دوباره فصل عاشقی، دوباره گریه ی خزان
دوباره عطر زردی و دوباره سستیِ توان
صدای ناله های مرگ، میان بهت خاطرات
پوسته های خستگی، زیر قدم های جهان
سکوت کز کرده ی شب چنگ زده به قلب من
شمع فروز و غم ببر، بلوغ شب شود نهان
بارش رشته های نور، بر فلک جلوه نما
هست گران، هست گران، هست گران
نغمه ی پژمردگی و تاول غم بر دل شب
آمدن ساغر اندوه، فغان، آه فغان، آه فغان
بوسه ی رسوایی نم به زورق زلف زمین
پیکر گم گشته ی ماه آمد و شد وقت اذان
:: موضوعات مرتبط:
شاعران سایت شعرنو ,
,
:: برچسبها:
شعرنو ,
نسیم افتخار ,
,